سال ها گیج، مضطرب و ناامن بودم. از خدا می ترسیدم. در این مدت دوستانم مرا به کلیسا دعوت کردند. من شروع کردم به رویاهای مربوط به کتاب مقدس. من یک تجربه معنوی قوی داشتم و حضور خدا را احساس کردم. من خیلی سوال پرسیدم. پس از مدت ها و پرسش های فراوان، به عیسی ایمان آوردم و از گناه خود پشیمان شدم. از آن زمان، احساس خوشحالی می کنم و دوباره متولد شده ام.