عیسی گفت: «ای همه خسته‌ها و بارها نزد من بیایید، و من به شما آرامش خواهم داد...
پیدا کردن عشق به خدا و معنای زندگی سخت بود. مردم به من درباره عیسی گفتند، اما من شک داشتم. من فکر می کردم آنها دیوانه هستند. اما بعدها در مورد عیسی خواب دیدم. او در زندگی من از معجزه استفاده کرد و من ایمان آوردم. شروع به خواندن کتاب مقدس کردم و حضور جدیدی را احساس کردم. الان خدا را دوست دارم و خالی نیستم.
علی
سال ها گیج، مضطرب و ناامن بودم. از خدا می ترسیدم. در این مدت دوستانم مرا به کلیسا دعوت کردند. من شروع کردم به رویاهای مربوط به کتاب مقدس. من یک تجربه معنوی قوی داشتم و حضور خدا را احساس کردم. من خیلی سوال پرسیدم. پس از مدت ها و پرسش های فراوان، به عیسی ایمان آوردم و از گناه خود پشیمان شدم. از آن زمان، احساس خوشحالی می کنم و دوباره متولد شده ام.
فیروزه
فارسی 
English